ماهی-مون هی می خواست یه چیزی بهم بگه. تا دهنشو وا میکرد آب می رفت تو دهنش نمی تونست بگه . دست کردم تو آکواریوم درش آوردم.
شروع کرد از خوشحالی بالا پایین پریدن . دلم نیومد دوباره بندازمش اون تو .
اینقده بالا پایین پرید خسته شد و خوابیـــد . دیدم بهترین موقع است تا خوابه دوباره بندازمش تو آب . الان چند ساعته بیدار نشده یعنی فکرکنم بیدار شده دیده انداختمش اون تو قهر کرده و خودشو زده به خواب .
موضوع مطلب :