سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مهندسی مکانیک سکاندار علوم مهندسی
به کشتی مهندسی خوش آمدید-----مهندسی مکانیک سفر خوشی را در دنیای مهندسی برای شما آرزومند است

مردى در کنار ساحل دورافتاده‌اى قدم می‌زد. مردى را در فاصله دور دید که مدام خم می‌شود و چیزى را از روى زمین برمی‌دارد و توى اقیانوس پرت می‌کند.
نزدیک‌تر شد و دید که مردى بومى صدف‌هایى را که به ساحل می‌افتد در آب می‌اندازد.

- صبح بخیر رفیق، خیلى دلم مى‌خواهد بدانم چه مى‌کنی؟

- این صدف‌ها را در داخل اقیانوس مى‌اندازم. الآن موقع بالا آمدن دریاست و این صدف‌ها به ساحل دریا آورده شده‌اند و اگر آن‌ها را توى آب نیندازم از کمبود اکسیژن خواهند مرد.

- دوست من! حرف تو را مى‌فهمم ولى در این ساحل هزاران صدف این شکلى وجود دارد. تو که نمی‌توانى همه? آن‌ها را به آب برگردانى. خیلى زیاد هستند و تازه همین یک ساحل نیست. نمى‌بینى کار تو هیچ فرقى در اوضاع ایجاد نمى‌کند؟

مرد بومى لبخندى زد و خم شد و دوباره صدفى را برداشت و به داخل دریا انداخت و گفت: 
"براى این یکى اوضاع فرق کرد".




موضوع مطلب : عکس و تفریح و سرگرمی

یکشنبه 91 مرداد 29 :: 1:7 عصر

دسته گلی برای مادر
مردی مقابل گل‌فروشی ایستاد. او می‌‌خواست دسته‌گلی برای مادرش که در شهر دیگری بود سفارش دهد تا برایش پست شود.
وقتی از گل‌فروشی خارج شد? دختری را دید که در کنار درب نشسته بود و گریه می‌‌کرد. مرد نزدیک دختر رفت و از او پرسید: دختر خوب چرا گریه می‌کنی؟

دختر گفت: می‌‌خواستم برای مادرم یک شاخه گل بخرم ولی پولم کم است. مرد لبخندی زد و گفت: با من بیا? من برای تو یک دسته‌گل خیلی قشنگ می‌خرم تا آن را به مادرت بدهی.
وقتی از گل‌فروشی خارج می‌شدند دختر در حالی‌که دسته‌گل را در دستش گرفته بود لبخندی حاکی از خوشحالی و رضایت بر لب داشت. مرد به دختر گفت: می‌‌خواهی تو را برسانم؟ دختر گفت: نه، تا قبر مادرم راهی نیست!

مرد دیگر نمی‌توانست چیزی بگوید? بغض گلویش را گرفت و دلش شکست. طاقت نیاورد? به گل‌فروشی برگشت? دسته‌گل را پس گرفت و 200 کیلومتر رانندگی کرد تا خودش آن را به دست مادرش هدیه بدهد!

شکسپیر می‌گوید: به جای تاج گل بزرگی که پس از مرگم برای تابوتم می‌آوری، شاخه ای از آن را همین امروز بیاور.




موضوع مطلب : عکس و تفریح و سرگرمی

یکشنبه 91 مرداد 29 :: 1:4 عصر

مسئولین یک مؤسسه خیریه متوجه شدند که وکیل پولداری در شهرشان زندگی می‌کند و
تا کنون حتی یک ریال هم به خیریه کمک نکرده است. پس یکی از افرادشان را نزد او
فرستادند..
مسئول خیریه: آقای وکیل ما در مورد شما تحقیق کردیم و متوجه شدیم که الحمدالله
از درآمد بسیار خوبی برخوردارید ولی تا کنون هیچ کمکی به خیریه نکرده‌اید.
نمی‌خواهید در این امر خیر شرکت کنید؟
وکیل: آیا شما در تحقیقاتی که در مورد من کردید متوجه شدید که مادرم بعد از یک
بیماری طولانی سه ساله، هفته پیش درگذشت و در طول آن سه سال، حقوق
بازنشستگی‌اش کفاف مخارج سنگین درمانش را نمی‌کرد؟  زود قضاوت کردید؟
مسئول خیریه: (با کمی شرمندگی) نه، نمی‌دانستم. خیلی تسلیت می‌گویم.
وکیل: آیا در تحقیقاتی که در مورد من کردید فهمیدید که برادرم در جنگ هر دو
پایش را از دست داده و دیگر نمی‌تواند کار کند و زن و 5 بچه دارد و سالهاست که
خانه نشین است و نمی‌تواند از پس مخارج زندگیش برآید؟زود قضاوت کردید؟
مسئول خیریه: (با شرمندگی بیشتر) نه . نمی‌دانستم. چه گرفتاری بزرگی ...
وکیل: آیا در تحقیقاتتان متوجه شدید که خواهرم سالهاست که در یک بیمارستان
روانی است و چون بیمه نیست در تنگنای شدیدی برای تأمین هزینه‌های درمانش قرار
دارد؟  زود قضاوت کردید؟
مسئول خیریه که کاملاً شرمنده شده بود گفت: ببخشید. نمی‌دانستم اینهمه گرفتاری
دارید ...
وکیل: خوب. حالا وقتی من به هیچکدام  اینها حتی یک ریال کمک نکرده‌ام شما چطور انتظار دارید
به خیریه شما کمک کنم؟

باز هم زود قضاوت کردید؟؟؟؟




موضوع مطلب : عکس و تفریح و سرگرمی

یکشنبه 91 مرداد 29 :: 12:59 عصر

در گودالی به طول 4/2 متر (چهار و دو دهم) ، به عرض 3/4 متر (سه و چهار دهم) و عمق 8/1 (یک و هشت دهم متر) چند متر مکعب خاک وجود دارد؟

روش محاسبه را هم ذکر کنید !...




موضوع مطلب : عکس و تفریح و سرگرمی

شنبه 91 مرداد 28 :: 10:46 عصر

اگر تنها یک کبریت داشته باشید و وارد یک اتاق سرد و تاریک شوید که در آن یک بخاری نفتی ، یک چراغ نفتی و یک شمع باشد ...

اول کدامیک را روشن میکنید؟




موضوع مطلب : عکس و تفریح و سرگرمی

شنبه 91 مرداد 28 :: 10:45 عصر

تنها اتاقی همیشه مرتبه و همه چیز سر جاش می‌مونه، که توش زندگی نکنی

اگه زندگیت گاهی آشفته میشه و چیزایی سر جاش نیست، بدون هنوز زنده‌ای

0000000

جایی نیست که دوست بفروشند اما کسانی هستند که دوستی را می فروشند

0000000

گاهی با دویدن برای رسیدن به هدفی دیگر نفس برای استفاده اش باقی نمی ماند

0000000

وقتی آدما میگن بارون رو دوست داریم ولی تا بارون میاد چتر باز میکنن

 

وقتی میگن پرنده رو دوست داریم ولی تو قفس نگهش میدارن

هرگز معنای واقعی زیبایی را نمی دانند

0000000

روزانه هزاران انسان به دنیا می‌آیند

اما انسانیت در حال انقراض است

0000000

پروانه گاهی فراموش می‌کند که زمانی کرم بوده است و کرم نمی‌داند که روزی به پروانه‌ای زیبا بدل خواهد شد

 


فراموشی و نادانی مشکلات هستند

0000000

اشتباه یعنی ادامه دادن همان رفتار و مسیر همیشگی و انتظار نتیجه متفاوت داشتن

0000000

گفت: چند سال داری

گفتم: روزهای تکراری زندگیم را که خط بزنم، کودکی چند ساله‌ام

0000000

پرواز کن آنگونه که می‌خواهی

و گرنه پروازت می دهند آنگونه که می‌خواهند






موضوع مطلب : عکس و تفریح و سرگرمی

شنبه 91 مرداد 28 :: 10:43 عصر

دارم چایی میخورم داغ داغ سوختم.بابام میگه:سوختی؟
میگم:پ نه پ رفتم مرحله بعد.
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
زنگ زدم 118 میگم:نیما حق دوست.میگه:شمارشو میخوای؟

میگم:پ نه پ خودمو معرفی میکنم اسم شما چیه؟
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
به رفیقم میگم چشمام قرمزه؟میگه:آره،میخوای همینجوری بری؟
میگم:پ نه پ وایمیستم سبز شه بعد حرکت میکنم.
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
به استادم میگم لطفا کمکم کنید دارم مشروط میشم.میگه:نمره میخوای؟

گفتم:پ نه پ نظر شما رو در مورد مقدار و جنس خاکی که باید بریزم به سرم رو میخوام.
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
رفتم کارخونه بابام به منشیش میگم:بابام هست؟میگه:آره میخوای بری تو؟

گفتم:پ نه پ فقط میخواستم آمارشو بگیرم یه وقت شیطونی نکنه.
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
مادر دانش آموز اومده مدرسه...معلم بهش میگه با بچتون ریاضی تمرین کنین...میگه تو خونه؟

پ نه پ تو زمین خاکی...اکثر قهرمانا از زمین خاکی شروع کردن.
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
به داداشم میگم مگس نشسته رو مانیتور،میگه:بکشمش؟

میگم:پ نه پ بهش بگو بیاد عقب وگرنه چشماش ضعیف میشه.
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
رفتم مغازه میگم آقا این پنیر سوراخ سوراخه پنیر لیقوانه؟

میگه:پ نه پ خط دفاع بعضی تیمای فوتباله.
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
مستند حیات وحش میدیدم،دوستم میگه اون شیر سفیده میگن نادره درسته؟
میگم:پ نه پ اون ناصر داداششه، نادر رفته نون بگیره.
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++




موضوع مطلب : عکس و تفریح و سرگرمی

جمعه 91 مرداد 27 :: 5:45 عصر
<   1   2   3   4   5   >>   >   
درباره سایت


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 37
  • بازدید دیروز: 63
  • کل بازدیدها: 16864209
فرم تماس
نام و نام خانوادگی
آدرس ایمیل
امکانات دیگر


کلیه حقوق این وبلاگ برای مهندسی مکانیک سکاندار علوم مهندسی محفوظ است